20
بهمن

باید از فضای مجازی برای «هدایت» استفاده کنیم

مسئول کانون “وبلاگ‌نویسی دینی استان خراسان جنوبی” گفت: از جایی که در فضای مجازی و وب با هجمه‌های مختلفی مواجه هستیم باید از آن برای هدایت استفاده کنیم.

مسئول کانون وبلاگ‌نویسی دینی استان خراسان جنوبی در مراسم تقدیر از برگزیدگان کانون وبلاگ‌نویسی دینی استان که با حضور مدیرکل ارشاد استان همراه بود، اظهار داشت: این کانون از سال گذشته فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد.

به گزارش «وبلاگ نیوز» و به نقل از فارس، سعید کسرایی‌نیا با بیان اینکه فعالیت این مرکز روزبه‌روز در حال گسترش است، گفت: محتوا شرط نخست ما برای وبلاگ‌نویسان است.

مسئول کانون وبلاگ‌نویسی دینی خراسان‌جنوبی از برگزاری نخسیتن دوره وبلاگ‌نویسی پیشرفته به همت این کانون خبر داد و یادآور شد: طبق فرمایش مقام معظم رهبری که می‌فرمایند “اگر غرب از اینترنت و تکنولوژی‌های روز برای انتشار ضلالت استفاده می‌کند ما باید از آن برای هدایت استفاده کنیم” تمام سعی و تلاش این کانون نیز در همین راستا است.

کسرایی‌نیا ادامه داد: از جایی که در فضای مجازی و وب با هجمه‌های مختلفی مواجه هستیم باید از آن برای هدایت استفاده کنیم.

وی از برگزاری مسابقاتی به همت کانون وبلاگ‌نویسی دینی خراسان‌جنوبی نیز خبر داد و تصریح کرد: مسابقه‌ای با عنوان “حماسه ۹ دی” در دی‌ماه جاری برگزار شد که بیش از ۱۲۰ نفر در این مسابقه شرکت کرده و در وبلاگ‌های خود مطالبی با عنوان ۹ دی منتشر کردند.

مسئول کانون وبلاگ‌نویسی دینی خراسان‌جنوبی گفت: تمام سعی و تلاش ما بر این است تا بتوانیم فعالیت‌های ارزشی را در فضای وب طراحی کنیم.

کسرایی‌نیا از انتشار نشریه الکترونیکی “نمود” و براق نیز در این مرکز خبر داد و از مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان خواست تا مجوز چاپ این دو نشریه را در سطح کشوری صادر کنند.

وی از نبود فضای مناسب برای به روز کردن وبلاگ‌‌ها خبر داد و گفت: در هفته فرهنگی مرکز واحد مطالعه کانون وبلاگ‌نویسی دینی استان نیز راه‌اندازی می‌شود.

مسئول کانون وبلاگ‌نویسی دینی خراسان‌جنوبی از شرکت کانون در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال نیز خبر داد.

نمی‌توان با اینترنت مبارزه کرد

در ادامه مطهری‌فر، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان‌‌جنوبی نیز ضمن گرامیداشت دهه مبارک فجر اظهار داشت: امید است بتوانیم به‌عنوان سربازان واقعی نظام آنچه را که مورد رضایت حق تعالی است را انجام دهیم.

محمد مطهری‌فر تصریح کرد: امروز اینترنت وارد زندگی بشر شده و نمی‌توان با آن مبارزه کرد و تنها باید برای استفاده درست از آن تلاش کنیم.

وی با بیان اینکه فضای مجازی هم تهدید است و هم فرصت، گفت: اگر در فضای مجازی هدف داشتیم به یک فرصت تبدیل می‌شود اما اگر بدون هدف بودیم به تهدیدی بزرگ تبدیل می‌شود.

در پایان از وبلاگ‌نویسان برتر این کانون با اهدای لوح تقدیر و هدایایی تقدیر به عمل آمد.


free b2evolution skin
12
دی

«قم» می‌تواند به قطب فضای مجازی در دنیای اسلام تبدیل شود

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ایده تبدیل شهر قم به قطب اندیشه دینی در فضای مجازی ایده بسیاری خوبی است و باید با بررسی بیشتر به یک طرح یا سند جامع تبدیل شود.

به گزارش «وبلاگ نیوز» و به نقل از آریا، علی لاریجانی پنج‌شنبه ۸دی ماه در بازدید از دانشگاه مجازی المصطفی در شهر قم، ضمن بیان این مطلب افزود: با توجه به وجود ظرفیت مناسب فکری و پتانسیل بالای دینی در شهر قم، این شهر می‌تواند به قطب فضای مجازی در دنیای اسلام تبدیل شود.


free b2evolution skin
2
آذر

صوت/بحث درباره قوانین وبلاگ‌نویسی ایران در «رادیو جوان»

برنامه رادیویی “چهل تیکه” با حضور محمدمهدی کارگر، به نمایندگی از پلیس فتا، روح‌الله مومن نسب به نمایندگی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر حمید ضیایی‌پرور کارشناس ارتباطات و حسن میثمی وبلاگ‌نویس در ظهر دوشنبه ۳۰ آبان ماه از شبکه رادیویی جوان پخش شد.

به گزارش «وبلاگ نیوز» در این برنامه ۴۵ دقیقه‌ای، به صورت اجمالی به موضوع قوانین وبلاگ‌نویسی در ایران و محدودیت‌های موجود در این موضوع پرداخته شد.

از آن‌جایی که موضوعات مطرح شده در این برنامه به دلیل ذیغ وقت امکان تکمیل شدن نداشت، مجری این برنامه قول داد تا در برنامه‌ای دیگر این موضوع مجددا به بحث گذاشته شود.

در ادامه می‌توانید فایل صوتی این برنامه را دریافت کنید یا به آن گوش دهید.


free b2evolution skin
30
آبان

به مشتری‌های وبلاگ خود احترام بگذارید، لطفا!

گرافیک و زیبایی بصری امروزه حرف اول را در همه زمینه‌ها می‌زند. از یک شرکت جهانی گرفته تا همین بنگاه معاملات املاک سرکوچه، سعی می‌کنند دکوری داشته باشند که مشتری هنگام ورود احساس شان و احترام کند. کار فرهنگی و به ویژه در این مصاحبه وبلاگ‌نویسی طنز و ارائه محتوا گرچه سوای کار تجاری است اما در اصل شما مطلبی را ارائه می‌دهید و در این ارائه مخاطبان یا همان مشتری‌های شما باید احساس کنند مورد احترام واقع شدند. با ورود به وبلاگ شما علاوه بر لذت بردن از مطلب همه جور امکانات استفاده مجدد از نوشته و آرامش بصری نیز وجود دارد.

در همین زمینه دفتر طنز گفت‌وگویی با “رضا ساکی” انجام داده است. وی از سال ۸۳ وبلاگ می‌نویسد، کارشناسی ارشد زبان و ادبیات پارسی دارد، طنزنویسی و نقادی می‌کند و دیده شده که مرتکب سردبیری و نویسندگی در رادیو جوان و برنامه “جوانی به وقت فردا” هم شده است.

ارزیابی شما از قالب و در کل ظاهر وبلاگ‌های طنز چیست و به نظرتان طنزنویسان ما چقدر برای این مقوله اهمیت قائل هستند؟

وبلاگستان طنز درحال حاضر متاسفانه یکی از آشفته‌ترین وبلاگستان‌هاست. کمتر وبلاگ‌نویسی را می‌بینید که خود را قائل به طراحی متناسب طنز و فضای مجازی کرده باشد؛ به گونه‌ای که وقتی مخاطب وارد آن می‌شود هم لذت بصری ببرد و این حس را داشته باشد که صاحب وبلاگ به او احترام گذاشته است.

دوستان طنزنویس گمان می‌کنند همین که مطلب طنزی را نوشتند و انتقادی را مطرح کردند برای خوانده شدن کافی است. درحالی که در حقیقت وقتی مخاطب با ناهماهنگی و شلخگی مواجه می‌شود دلش نمی‌آید مطلب را بخواند و به احتمال زیاد آخرین باری خواهد بود که به آن وبلاگ سر می‌زند. درست مانند روزنامه‌ای که در صورت داشتن صفحه‌بندی درستی مخاطب بیشتری را جذب می‌کند.

نداشتن آرشیو مناسب و آرشیو شدن به صورت هفتگی که لیست آرشیو را بلند می‌کند، نداشتن گزینه جستجوی مناسب بر حسب نوع محتوای مثلا شعر و نثر و نظم و…، عدم رعایت یک فاصله خط یکسان در تمام پست‌ها، استفاده از فونت‌های نامناسب (استفاده از فونت تاهومای ۱۶ بولد!)، استفاده زیاد و نابه‌جا از علامت سوال و تعجب، عدم طراحی قالب مناسب محتوا، آدرس‌های سخت و مشکل و… همگی از جمله مواردی هستند که وبلاگ را فاقد زیبایی بصری و آشفته می‌کنند.

نکته دیگر این است که یکی از وظایف ما آشنا کردن دیگران با وبلاگ‌های طنز دیگر بوده و از همین رو باید لیست پیوندهای مرتب و پویایی داشته باشیم. درحالی که اغلب وبلاگ‌ها یا به وبلاگ‌های آشنایان خود لینک دادند و یا اغلب لینک‌ها به روز نیستند و باری به هر جهت بلاگ‌هایی را اضافه کردند.

موارد یاد شده اصول بدیهی طنزنویسی است؛ اما انگار به زعم برخی‌ها وبلاگ‌نویسی طنز فقط ثبت یک آدرس در سرویس‌های آماده و شروع به نوشتن است؛ حتی بدون زحمت برای تغییر قالب. این موارد باعث می‌شود مخاطب علی‌رغم گشتن در وبلاگستان طنز به دلیل تکرار و یکنواخت بودن حس کند تنها دو سته تا وبلاگ را دیده است. این موارد حتما به محتوا نیز ضربه می‌زند.

برخی کارها هم ذوقی است و وبلاگ نویس باید دقت بیشتری داشته باشد. مثلا الان هیچ کسی وارد وبلاگی که موسیقی دارد، نمی‌شود. یا معنی ندارد تمام ابیات یک مثنوی هرکدام به یک رنگ باشد. و مثلا وقتی زمینه وبلاگ تم آبی دارد نباید تیتر نیز آبی باشد.

به نظر می‌رسد در محتوا و به روزرسانی وبلاگ هم این آشفتگی‌ها کم نیست

گاهی شما مشتری دائم یک وبلاگ می‌شوید اما اصلا معلوم نیست وبلاگ هرچند وقت یک بار به روز می‌شود. گاهی یک هفته و گاه یک ماه یکبار و… بهتر است وبلاگ نویس تاریخ‌های مشخصی را برای به روز رسانی داشته باشد. نکته دیگر استفاده از نیم‌فاصله است که گاهی اصلا توجهی به آن نمی‌شود، به‌ویژه در مطالب بلند. درحالی که هم به ظاهر نوشته مک می‌کند و هم سرچ و جستجوی لغت را آسان‌تر.

دوستان باید توجه کنند منوی جستجو داشتن و اینکه کسی بتواند به صورت ایمیلی مشتری وبلاگ شما شود و حتی داشتن آرشیو موضوعی برای ارتباط بیشتر با مخاطب و فراگیری مطلب اهمیت دارد. الان هر وبلاگ کوچکی «فید» دارد و این قضیه خیلی مهم است و دوستان نباید فکر کنند فقط به خاطر شاهکارشان مطلب وبلاگ خوانده می‌شوند.

از نظر قالب و نوشتاری چه آسیب‌هایی ممکن است متوجه وبلاگستان طنز باشد؟

چیزی که از وبلاگستان طنز شروع نشده اما ترکش‌های آن به وبلاگستان رسیده کوتاه‌نویسی است. کوتاه‌نویسی از شبکه‌های اجتماعی شروع شد و نمونه‌های موفقی هم دارد اما در مقابل نمونه‌های ناموفق زیادی هم هست که نشان از تاثیر منفی از از این فضاست.

اینکه هرچه کوتاه‌تر بنویسیم و به جوک و مطایبه نزدیک‌تر شویم و سعی کنیم همه حرف‌ها را در ساختارهای یکسان با زدن شماره بیان کنیم فقط از عهده کسانی برمی‌آید که حرفه‌ای هستند و می‌دانند چطور در یک ساخت مشخص بنویسند و می‌دانند قرار است به چه برسند و چه می‌خواهند. گاه این ساخت‌ها به دست دیگران کمی عوض و بعد از مدتی خنک و بی‌مزه می‌شود. نکته دیگر هم این است که همیشه کوتاه‌نویسی پز روشنفکری نیست و به این برمی‌گردد که شخص نمی‌تواد بلند بنویسد. خیلی وقت‌ها از طنزنویس انتظار داریم مسئله را باز کند.


free b2evolution skin
30
آبان

«چراغ ما در همین خانه می‌سوزد خانم فرن!»

عبدالمحمد شعرانی، نویسنده وبلاگ “دیرتش باد” و سرباز معلم مدرسه کالو، کوچک‌ترین مدرسه دنیا که توانست با قدرت وبلاگ خود به چهره‌ای جهانی تبدیل شود، در پاسخ به ایمیل درخواست مجری شبکه تلویزیونی بی‌.بی‌.سی فارسی برای گفت‌و‌گو با وی نوشت: “چراغ ما در همین خانه می‌سوزد خانم فرن!”

به گزارش «وبلاگ نیوز» و به نقل از تابناک، فرن تقی‌زاده، یکی از گویندگان و عوامل شبکه دولتی بی‌.بی.سی فارسی، هفته گذشته از طریق ارسال یک ایمیل به عبدالمحمد شعرانی از وی می‌خواهد در یکی از برنامه‌های این شبکه خبری فارسی که درباره خدمت سربازی است، شرکت کند. اما وی با رد این درخواست، در این برنامه شرکت نمی‌کند.

بر پایه این گزارش، متن ایمیل ارسالی خبرنگار بی بی سی به آقای شعرانی به شرح زیر است:

سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه، نمی‌دونم این ایمیل من رو کی بخونین، امروز برنامه ما، نوبت شما در مورد سربازی و خاطرات سربازی است. دوست داشتم در بخش وبلاگ‌ها از شما هم یادی کنم که به عنوان سرباز معلم شروع کردین به نوشتن وبلاگ و کلا تحولاتی که تونستین بوجود بیارین. با کلی خاطره و تعداد زیادی مخاطب نه تنها در ایران بلکه در جهان… اگه ایمیل من رو دیدین، ما امروز یکشنبه ساعت ۷ به وقت ایران برنامه داریم در تلوزیون فارسی بی بی سی، برنامه نوبت شما. ازتون دعوت می‌کنم در برنامه ما شرکت کنین و اگه مایل هستین در برنامه ما باشین، لطفا شماره تماستون رو برای من ایمیل کنیم تا بتونیم با هاتون تماس بگیریم و در برنامه صحبت کنیم. ممنون

فرن تقی زاده

به دنبال آن، شعرانی وبلاگ‌نویس شناخته شده ایرانی در پاسخ به خبرنگار بی.بی.سی می‌نویسد:

بسم الله

سلام، چراغ ما در همین خانه می‌سوزد خانم فرن! یا حق

عبدالمحمد شعرانی معلم مدرسه کالو

عبدالمحمد شعرانی، نویسنده وبلاگ “دیرتش باد” توانست با بازتاب نقادانه وضعیت روستای کالو در وبلاگ خود، این روستا را در سطح بین المللی بشناساند. اما همان‌طور که خودش پیش از این در گفت‌وگو با ما گفته بود، هدفش این است که به جامعه خدمت کند.

این وبلاگ‌نویس در سال ۸۹ توانست عنوان جوان برتر سال را دریافت کند.


free b2evolution skin
26
آبان

نقش وبلاگ‌ها در دعوت به اسلام حقیقی


خوشبختانه در دنیای امروز با گسترش امکانات و پیشرفت علوم، روشهای دعوت و تبلیغ دین نیز گسترش یافته و به نظر می رسد که هر مسلمان متعهدی می تواند با بکار بردن یکی از این امکانات، دین و پیام توحیدی آن را به انسانها برساند، یا دیگر مسلمانان را تذکر دهد.

یکی از این امکانات با ارزش همان دنیای مجازی یا اینترنت است، که امروزه بسیاری از جوانان ما به این محیط مجازی دسترسی دارند. از این رو فرصت خوبی است تا جوانان متعهد برای دعوت و تبلیغ دین و توحید و نفی خرافات و شرک و مبارزه با بدعتهای رایج در بین مسلمانان، از این ابزار مفید استفاده کنند، و انشاءالله اگر نیت خالصانه ای در این راه وجود داشته باشد، از اجر و پاداش بی نصیب نخواهد ماند.

بنابراین راه اندازی یک وبلاگ که هزینه ای جز صرف وقت در برندارد، می تواند برای آن دسته از جوانانی که فرصت و امکانات بزرگتری ندارند، ایده و فکر خوبی باشد تا بتوانند به اندازه توانایی خویش در این راه وقت صرف کنند و به ترویج و نشر توحید و مبارزه با شبهات دینی و ملحدین بپردازند، و علاوه بر آن، توشه ای برای آخرت خویش ذخیره کنند.

ما اکنون شاهد این امر هستیم و وبلاگهای بسیاری را در این راستا مشاهده می کنیم که بعضی از آنها به موفقیتهای چشم گیری رسیده اند، و گاهی سود و منفعت آن وبلاگ ها از بسیاری سایتها یا حتی کانالها نیز، بیشتر است!

با وجود این، لازم است که چندین نکته مهم را متذکر شد، تا با در نظر گرفتن این نکات در مسیر راه دچار انحراف نشوید:

۱- نویسندگان وبلاگهای دینی باید مراقب باشند مطالبی که منتشر می کنند، مطالبی صحیح و سالم و بر اساس منهج صحیح اسلامی باشد، تا مبادا نشر مطالب نادرست باعث مسمویت اذهان مخاطبان شود و به جای آنکه موجب روشنگری و هدایت دیگران شود، سبب انحراف مخاطبان شود، پس لازمست که در انتخاب موضوعات و نوشتن مطالب نهایت دقت و حوصله را بکار بست.

۲- لازمه رعایت نکته اول این است که نویسنده وبلاگ از علم کافی برخوردار باشد. اگر صاحب وبلاگ خودش مقاله می نویسد و مطالب نوشته شده خود را منتشر می کند، باید علم کافی داشته و عقیده صحیح را آموخته باشد، وگرنه اگر علم کافی نداشته باشد یا عقیده درست و صحیح را نداند، آن وقت ممکن است با نوشتن مقالات اشتباه، دیگران را نیز به سوی اشتباه عقیدتی سوق دهد.

اگر از مقالات سایتهای دیگر استفاده می کند، لازمست تا مطالب و مقالات وبلاگش را از سایتهایی با عقاید سالم و منهج درست تهیه کند. متاسفانه بیشتر وبلاگها مطالبی را منتشر می کنند که بر خلاف روش اسلام واقعی است و اکثرا از سایتها یا وبلاگهای دیگر اخذ کرده اند و بدون آنکه مطالب آنرا سبک و سنگین کنند و تعهد دینی خود را لحاظ کنند، آنها را در وبلاگ خود منتشر می کنند. این یا بخاطر آنست که او عقیده صحیح را نیاموخته و به نظر خودش آن مقاله درست است یا به خاطر عدم تعهد وی نسبت به نشر عقیده صحیح است.

در این صورت وبلاگ او به مکانی برای ترویج بدعت و گمراهی تبدیل خواهد شد.

۳- نکته بعد اینکه: نباید وبلاگ ها را مکانی برای مجادله تبدیل نمود، زیرا هیچ خیری در مجادله نیست، بلکه مایه شر است! چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند: «من طلب العلم؛ لیجاری به العلماء، أو لیماری به السفهاء، أو یصرف به وجوه الناس إلیه؛ أدخله الله النار». ترمذی (۲۶۵۴) و ألبانی آنرا در «صحیح الترمذی» (۲۶۵۴) به مجموع طرق حسن دانسته است.

یعنی: کسی که علم بیاموزد تا با آن با علما مناقشه کند یا بر افراد ساده و سفیه‌ بتازد، یا آنرا وسیله جلب نظر مردم به خویش قرار دهد، خدای تعالی او را به آتش دوزخ داخل می‌کند.

هیثم بن جمیل گوید: «قلت لمالک رحمه الله یا أبا عبد الله الرجل یکون عالماً بالسنن یجادل عنها ؟ قال: لا، ولکن یخبر بالسنة فإن قبلت منه وإلا سکت» “جامع العلوم والحکم” (ص : ۱۰۲).

یعنی: « به مالک بن انس رحمه الله گفتم: ای ابا عبدالله اگر مردی به سنت آگاه باشد بوسیله آن با مردم مجادله می کند؟ فرمود: خیر، بلکه سنت را به مردم می رساند، اگر قبول کرد چه بهتر وگرنه ساکت شود».

و عبدالله بن وهب فرمود: «سمعت مالکاً رحمه الله یقول : المراء فی العلم یقسی القلب، ویورث الضغن» “جامع العلوم والحکم” (ص : ۱۰۲).

یعنی: «شنیدم که امام مالک رحمه الله می فرمود: مجادله در علم موجب قساوت قلب و ایجاد کینه می شود».

بنابراین شایسته است که نویسندگان وبلاگ وقت و انرژی خود را صرف نوشتن یا یافتن مطالب صحیح و سالم کنند، و اگر کسانی سوالاتی داشتند در حد توان خود پاسخ دهند و اگر نتوانستند بهترین کار همان سکوت است، و نباید وبلاگ را محلی برای مجادله نمود چرا که این کار خیر را می برد و شر را جایگزین می کند.

۴- گاهی بعضی از مخاطبان مطالبی را در قسمت نظرات می نویسند که یا نادرست است یا موجب انحراف دیگران می شود؛ با وجود این صاحب وبلاگ آن نظرات را حذف نمی کند و می گذارد تا آن سخنان زشت یا باطل همچنان در قسمت نظراتش باقی بماند!

یا متاسفانه آدرس بعضی از سایتها و وبلاگهای منحرف را – در وبلاگش لینک می کنند که در این صورت وبلاگش دروازه ای برای ورود مخاطبین به آن سایتهای منحرف می شود، و این یعنی همکاری با باطل و بدعت، و قطعا کسی که در ترویج باطل کمک کند او نیز سهمی از آن گناه خواهد داشت.

خدای متعال می فرماید: « وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (مائده ۲). یعنی: (هرگز) در راه گناه و تعدّى همکارى ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است!

پس تنها ساختن یک وبلاگ موجب دعوت و تبلیغ صحیح و پاداش نیست، بلکه نحوه اداره وبلاگ تعیین کننده است؛ چه بسا کسی نیتی صادقانه داشته باشد و به قصد اجر و ثواب در این راه گام بر دارد، اما جز شر و گناه چیزی نصیبش نخواهد شد!

امید است با در نظر گرفتن این نکات مهم، وبلاگ را محلی برای نشر اسلام و توحید و نفی خرافات و بدعتها تبدیل نمود، و ضمن آن توشه ی مناسبی برای آخرت خویش مهیا ساخت، هرکس در حد توانش..

به امید روزی که ندای واقعی لا اله الا الله که همان رسالت اصلی تمام انبیاء الهی بوده و هست در عرصه مجازی فارسی ( وب فارسی ) بدور از هرگونه توهین و افترا و دروغ های تفرقه کننده سر داده شود تا دشمنان این دین الهی بدانند این عرصه خالی نیست و مجاهدین راه اسلام همیشه و در همه حال توطئه های و نقشه های پلیدشان را خثنی می کنند.

اکبر وکیلی تجره؛ وبلاگ اسلام


free b2evolution skin
9
آبان

قدرتمندترین کشور وبلاگ‌نویس جهان می‌شویم،اگر دولت حمایت کند

حمید ضیایی‌پرور، کارشناس فضای مجازی تاکید کرد: اگر رسانه‌های اجتماعی هدایت شوند می‌توانند تاثیر زیادی در پویایی یک جامعه داشته باشند.

به گزارش«وبلاگ نیوز» به نقل از ایسنا، حمید ضیایی‌پرور اظهار کرد: شبکه‌های اجتماعی فناوری‌هایی هستند که متناسب با نیازهای کاربران در جوامع مختلف خودشان را منعطف می‌کنند و به شکل نیازهای آن‌ها درمی‌آیند. طبیعتاً کاربردی که این شبکه‌ها در جوامع دیگر دارند با کاربرد آن‌ها در جامعه ایران متفاوت است و علت جذابیت این فناور‌ی‌های جدید نیز این است که به سرعت می‌توانند خودشان را با توجه به شرایط بومی تطبیق بدهند و نیازهای کاربران خودشان را برآورده کنند.

وی افزود: ضریب نفوذ اینترنت در جهان ۲ میلیارد و ۲۸۰ هزار نفر و در ایران ۴۳ میلیون نفر است و بیشترین مراجعه نیز در این حوزه به شبکه‌های اجتماعی است. این آمار حاکی از آن است که شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند نیاز مخاطبان خود را شناسایی کنند و در جهت جذب آنان به خود موفق عمل کنند.

ضیایی‌پرور بیان کرد: شبکه‌های اجتماعی مجازی به خودی خود تهدید عیله دولت‌ها محسوب نمی‌شوند ولی، بعضی از دولت‌ها می‌توانند از این فضا به عنوان یک فرصت جهت تهدید علیه دولت‌های دیگر استفاده کنند.

وی در ادامه افزود: قطعاً دولت‌ها در رده‌های سیاست‌گذاری و اصول راهبردی کلان جامعه در نوع فعالیت این شبکه‌ها موثر هستند. ما تجربه وبلاگستان را به صورت قوی در کشور داریم اگر همانگونه که دولت از رسانه‌های مکتوب و صوتی و تصویری حمایت می‌کند، در مورد بلاگ‌نویس‌ها هم این کار را می‌کرد، شاید الان ما قدرتمندترین کشور بلاگ‌نویس جهان بودیم و بیش‌ترین نشر اطلاعات و دانش و خبر را می‌توانستیم مبتنی بر بدنه بلاگ‌نویسی در جهان داشته باشیم اما این کار عملیاتی نشد. در موضوع شبکه‌های اجتماعی هم دولت نه به عنوان تولیدکننده محتوا و نه به عنوان کاربر بلکه به عنوان سیاست‌گذار اصلی می‌تواند خیلی کمک کند.

وی گفت: ماه گذشته ضیافت شامی در کاخ سفید برگزار شد و اوباما سران آی‌تی کمپانی‌های بزرگ آمریکایی را گرد هم آورد که در بین آن‌ها چهره‌هایی مانند «مارک زوکربرگ» مدیر فیس‌بوک، «اریک اشمیت» از مدیران ارشد گوگل و «استیو جابز» مدیر مستعفی اپل که در آن زمان مدیر عامل بود دیده شدند. این شخصیت‌ها در رده عالی تجلیل می‌شوند و به عنوان کسانی که از تاثیرگذاران فعالیت‌های آی‌تی در آمریکا هستند، مورد توجه قرار می‌گیرند که این امر نشان‌دهنده درک درست از فعالیت‌های مجازی است و باید در کشور ما نیز با اتخاذ تدابیر و سیاست‌های کلان این امر صورت پذیرفته و این توجه عملیاتی شود.

ضیایی پرور با بیان اینکه در فضای مجازی و رفع نیاز مخاطبان آگاهانه عمل نکردیم و نتوانستیم همگام با ایجاد شبکه‌های اجتماعی اینترنتی خارجی، فعالیت کنیم، بیان کرد: برای مقابله با این شبکه‌ها نتوانستیم راهکار عملی و درست ارائه بدهیم.

وی افزود: رسانه‌های اجتماعی اگر هدایت شوند می‌توانند تاثیر زیادی در پویایی یک جامعه داشته باشند، بویژه اینکه ما که یک کشور فرهنگی هستیم و حامل پیام انقلاب اسلامی و دین مبین اسلام هستیم باید از این رسانه‌های جهانی استفاده کنیم.

ضیایی‌پرور تأکید کرد: ما می‌توانیم شبکه‌های اجتماعی جهانی را ایجاد کنیم و کاربران خودمان را تشویق بکنیم که در این شبکه‌ها فعال بشوند. ما در هیچ عصری از زمان چنین فرصت تاریخی نداشته‌ایم و هیچ وقت رسانه‌ها و صدا و تصویر ما این برد جهانی را نداشته است.

وی در پایان، خاطرنشان کرد: الان این فرصت فراهم شده که در سطح جهانی دیده و شنیده بشویم و بهترین فرصت است که بر امواج این شبکه‌ها سوار شویم و با راه‌اندازی شبکه‌های اجتماعی ملی و با سیاست‌های درست در مورد این شبکه‌ها، حرفمان را در سطح جهانی مطرح کنیم که البته این حرف توسط مردم مطرح می‌شود و به هیچ وجه نیاز نیست که دولت خودش در این زمینه تولید اطلاعات و محتوا بکند و فقط باید بستر را فراهم بکند


free b2evolution skin
4
آبان

باید مدیریت فضای مجازی را بهبود ببخشیم

محمدعلی محمدی، یکی از فعالان وب فارسی و مدیر پایگاه اطلاع‌رسانی و فرهنگی طلبه‌بلاگ و مدیر اولین سرویس‌دهنده فتوبلاگ در ایران است. وی وبلاگ کاتب‌باشی را اداره می‌کند و در شبکه‌های اجتماعی نیز حضور دارد. محمدی در گفت‌وگویی که با رادیو گفت‌وگو در برنامه “امروز پیدا و پنهان”، با موضوع بررسی وضعیت شبکه‌های اجتماعی شرکت کرده است. متن این گفت‌وگو در ادامه می‎‌آید.

با توجه به اینکه خود شما یکی از فعالین فضای مجازی هستید، به عقیده شما فیلترینگ چیز خوبی هست یا خیر؟ و شما اساسا با موضوع فیلترینگ موافقید؟ و اینکه به عقیده شما چه طور باید فضای مجازی را کنترل کرد که به مخاطبین‌اش ضربه وارد نشود؟

بسیار سوال خوب و اساسی بود و ظرافت‌های دقیقی را در آن لحاظ کردید. باید گفت فیلترینگ به صورت کلی، چیز خوبی هست و استفاده‌های خیلی خوبی هم دارد. ولی با‌‌ همان ظرافتی که شما به آن اشاره کردید به شرط اینکه ضربه به فضای آزاد و تولید محتوای اینترنت نزند.

شما بهتر از من می‌دانید که اساسا بزرگ‌ترین فیلترینگ در آمریکا اتفاق می‌افتد. ولی چطور آن‌ها مشکلی در این زمینه احساس نمی‌کنند؟

در آمریکا برنامه کلانی برای فیلترینگ ریخته شده است. فیلترینگ در فضای ایران خیلی نوپاست و هنوز خیلی جای کار دارد و نیازمند قوانین جدید و ظرفیت‌های جدید می‌باشد. بهتر است یک مقدار در مورد حوزه فیلترینگ و درباره شاید‌ها و باید‌ها و نباید‌ها و نقاط قوت و ضعف فضا صحبت کنیم و ما در ‌‌نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که مشکل ما در فضای اینترنت، فیلترینگ نیست. مشکل ما فرا‌تر از فضای فیلترینگ می‌باشد.

ما در فضای اینترنت کشور با یک مشکل مدیریتی روبرو هستیم و آن اینکه، مدیریت فضا به چه کسی سپرده شده و چه فعالیت‌هایی تا الان در آن انجام داده و یا چه فرهنگ‌سازی‌هایی درباره آن انجام شده است؟ و یا در زمینه رسانه‌های دیگر مانند رسانه‌های دیداری، شنیداری، مکتوب و… چه کارهایی صورت گرفته است؟ وقتی به سراغ غربی‌ها و رسانه‌های آن‌ها می‌رویم، می‌بینیم که مردم آنجا گام به گام با مسائل این رسانه‌ها حرکت کرده‌اند. از تئا‌تر شروع شده تا سینما، و همه آن‌ها را دیده‌اند. اینطور نبوده است که مردم اول سینما را دیده باشند، بعد تئا‌تر را دنبال کنند.

از اینجا می‌فهمیم که اگر بخواهیم سینمای قوی داشته باشیم، باید تئا‌تر را قوی کنیم. متاسفانه در کشور ما اول چیزی وارد می‌شود، و بعد از آن به فکر می‌افتیم که چرا فرهنگ سازی نکرده‌ایم؟

در این فضا هم، چرا از‌‌ همان اول برای فیلترینگ برنامه ریزی صورت نگرفته است؟ شما در صحبت‌های مقام معظم رهبری بررسی بکنید، می‌بینید که خود آقا هم اذعان داشته‌اند که قبل از اینکه اینترنت بخواهد وارد ایران شود باید به فکر فیلترینگ می‌بودیم و این فضا را آماده کرده و نحوه استفاده از آن را فرهنگ سازی می‌کردیم. شهید آوینی هم در کارهای خود می‌گوید که باید یک مطالعه اجمالی داشته باشیم.

مثلا در زمینه ماهواره می‌گوید: ماهواره خواهد آمد، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم. پس بهتر است قبل از اینکه آن بخواهد زورش را به ما برساند و غالب شود، ما فرهنگ سازی کنیم تا مردم بتوانند درست از آن استفاده کنند.

من می‌خواهم بدانم فرهنگ‌سازی چه جایگاهی در این فضا داشته است؟ و با این کارهایی که انجام دادیم آیا توانستیم برای آن فرهنگ سازی کنیم؟ در این زمینه چه گام‌هایی برداشته شده است؟ نقاط ضعفی که ما الان با آن روبرو هستیم همین موارد می‌باشد، نه اینکه بگوییم مشکل ما فیلترینگ است. فیلترینگ در مسائل اخلاقی و فیلتر کردن سایت‌های پورنوگرافی و سایت‌هایی که مشکل اخلاقی دارند را همه خانواده‌های ایرانی موافق هستند. با این کار به این سایت‌ها دسترسی‌ها محدود می‌شود. در همه کشور‌ها در این زمینه فیلترینگ انجام می‌شود ولی چگونگی فیلترینگ هم مهم است.‌‌

همان طور که شما در سوالتان بیان کردید چه طور فیلتر شوند که آسیبی به کاربران و محتوای تولید شده نرساند؟ و چه طور فیلتر کنیم که کاربران نسبت به ما گارد نگیرند؟ و فکر نکنند آنجا چیز خوبی هست و ما نمی‌خواهیم بگذاریم آن‌ها ببینند.

آقای محمدی چه اتفاقی افتاده است که با وجود اینکه بخش مسائل اخلاقی در موضوع فیلترینگ، در کشور ما بسیار مهم بوده، اما این همه تاثیر روانی بر مخاطبش داشته است؟

شاید یک بخش از این تاثیر از نحوه عملکرد ما در فضای فیلترینگ سرچشمه می‌گیرد. در فضای فیلترینگ وقتی فیلتر می‌کنیم، این فیلتر به معنای اخطار است. بیشتر از اینکه نمی‌تواند باشد. ما فقط یک اخطار به مخاطب می‌دهیم که آقای مخاطب، یا کاربر محترم، این سایت، طبق قوانین، اخلاق و فرهنگ، روش زندگی و آیین و مذهب ما و … به درد شما نمی‌خورد.

اما از طرفی می‌بینیم به راحتی کاربر می‌تواند از مرز فیلترینگ عبور کند و این پرده را کنار بزند و استفاده‌اش را ببرد. آن هم با نرم‌افزارهای فیلترشکن یا پروکسی‌های مختلفی که برای کشور چین آماده می‌شود. ولی آمار نشان می‌دهد که بیشترین استفاده را ایرانی‌ها از آن دارند. این‌ها به چه خاطر هست؟ به خاطر عدم فرهنگ سازی وعدم اطلاع رسانی درست هست. با فیلترینگ تنها نمی‌شود این کارها را انجام داد.

من یک سوال داشتم و آن هم درباره شبکه‌های اجتماعی اینترنت است. وقتی اینترنت را، این دنیای اطلاعات منسجم را وارد کشور کردیم و مردم از آن استفاده می‌کنند، یک نیازی برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی هم در این میان شکل می‌گیرد. این نیاز به استفاده از این شبکه‌ها یک نیاز مشروع است. یک حق مشروعی هست که ما باید به کاربر بدهیم تا بتواند استفاده کند. ما می‌گوییم فیس بوک، گوگل پلاس، فرندفید…. و این مضرات را دارد. آیا ما توانستیم در برنامه‌ریزی‌هایی که کردیم یک شبکه اجتماعی خیلی قوی ایرانی که قابل رقابت با فیس بوک و گوگل پلاس و… باشد آماده کنیم؟

اتفاقا آقای محمدی الان می‌خواستم همین سوال را بپرسم که به نظر شما شبکه‌های اجتماعی که در ایران احداث شده‌اند قدرت رقابت با گوگل پلاس یا فیس بوک را دارند؟

به هیچ عنوان. به خاطر اینکه اولاً ما از این شبکه‌ها حمایت نکردیم. از طرفی این سطح آگاهی که ما به وجود آوردیم، عدم فرهنگ سازی و آگاهی‌های اشتباه و اینکه یکسری اطلاعات اشتباه در دسترس کاربران گذاشتیم…. بگذارید راحت بگویم، ما چه کار کردیم که یک کاربر ایرانی حاضر است تمام اطلاعاتش را به گوگل پلاس یا فیس بوک یا فرندفید بدهد اما حاضر نیست به شبکه‌های اجتماعی داخل کشور اعتماد کند و این اطلاعات را بدهد؟

فکر می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد؟

این واقعا برای همه کاربران ما سوال است. به خاطر عدم اطلاع‌رسانی این اتفاق می‌افتد. یک مقداری هم در این فضا بد برخورد کرده‌ایم. باید یک خرده روشن‌تر، باز‌تر، با اطلاع‌رسانی قوی‌تر، در باره خود فیلترینگ و وجوه مثبت و اینکه مدیریت متمرکزی در این فضا داشته باشیم، وارد عمل بشویم. ما الان اگر در شبکه‌های اجتماعی، جلوی کاربران را بگیریم و هیچ کس هم نتواند وارد شبکه‌های آن طرف بشود، ایرانی‌هایی که آن طرف مرزهای ما زندگی می‌کنند و تعدادی از آن‌ها هم ضد انقلاب هستند، در این صورت آن‌ها مبلغ ما می‌شوند. واقعا آن‌ها مبلغ ما در آن شبکه‌ها هستند؟ اگر کسی بخواهد ایرانی‌ها را بشناسد، باید از آن‌ها بپرسد ایرانی یعنی چه؟ سیاست ایران چه طور است؟ نظام ایران چه طور است؟

وقتی که ما در این فضا‌ها حضور نداشته باشیم این مشکلات هم به وجود می‌آید. البته یکسری خوبی‌ها هم دارد. مثلا ضد انقلاب اگر فقط در این شبکه‌ها فعالیت دارد، وقتی بخواهد برنامه ریزی درباره ایران انجام دهد، یکسری اطلاعات سوخته دارد و اطلاعات جامع نخواهند داشت. و برنامه ریزی نادرستی انجام می‌دهد که همین باعث خنده ما می‌شود به لحاظ اینکه اطلاعات جامعی از مردم ایران ندارند.

ولی من فکر می‌کنم اگر ما بتوانیم یک مدیریت خیلی خوب داشته باشیم و بتوانیم از شبکه‌های اجتماعی‌مان و از کاربران و فعالانمان حمایت کنیم و در برنامه ریزی‌های کلان… سهمی به آن‌ها بدهیم، با توجه به اینکه فعالان سایبری و مجازی و آنهایی که سالهای سال در این فضا بوده‌اند و کار کرده‌اند و وابسته به جایی نبوده‌اند و گروه‌های مختلف تشکیل داده‌اند، این‌ها تجربیات جدیدی دارند، تجربیات گذشته‌شان را هم به این ضمیمه می‌کنیم و اگر بتوانیم از آن‌ها استفاده کنیم، می‌دانید چقدر می‌توانیم در برنامه‌های کلانی که داریم از این‌ها استفاده کنیم؟ اما ما چقدر در حوزه فیلترینگ تاکنون از این‌ها استفاده کرده‌ایم؟ چند بار کاربران فعال فضای مجازی، کار‌شناسان را جمع کردیم و چقدر ما با این‌ها در حوزه فیلترینگ صحبت کردیم و نظر آن‌ها را در مورد فیلترینگ جویا شدیم؟

من امیدوارم صدای شما را شنیده باشند و بعداز این، این اتفاق بیافتد. خود شما الان در کدام یک از این شبکه‌ها عضو هستید؟

الان در شبکه‌های اجتماعی گوگل پلاس هستیم و کارهایی را که دوستان انجام می‌دهند، می‌بینیم. به خاطر نوع شغل و کارمان مجبوریم این‌ها را رصدکنیم که ببینیم دوستان چه فعالیت‌های خوبی انجام می‌دهند و در چه حوزه‌هایی فعالیت می‌شود و اگر بتوانیم به سهم خودمان به این‌ها کمک کنیم یا آن‌ها بتوانند به ما کمک کنند، این یک دایره ارتباطی می‌شود که باید در آن حضور داشت.

بپردازیم به بحث جمع‌بندی و اینکه برای بهتر کردن، چه کار می‌بایست کرد و چه پیشنهادی دارید؟

اگر بتوانیم مسئولیت واحد درست کنیم، حتی اگر چندین سازمان باشند، مسئولیت با یک سازمان باشد و بتوانیم یک برنامه‌ریزی کلان برای فضای مجازی داشته باشیم، آن هم با سهیم کردن کار‌شناسان و فعالان این فضا که با کاربران در ارتباط هستند، و بتوانیم با آن‌ها ارتباط داشته باشیم و یک شبکه اینترنت ملی را به شرط اینکه ارتباطمان با دنیای خارج قطع نشود، شبکه‌ای که همه جذب آن شوند، با هزینه‌های پایین، اطلاعات خوب و شبکه‌های مفید و به همراه فرهنگ سازی استفاده از آن، همچنین استفاده از اینترنت آزاد برای کسانی که می‌خواهند در آن فعالیت کنند، آن وقت می‌توانیم در این فضا موفق باشیم.

باید مدیریت فضای مجازی را بهبود ببخشیم. در حال حاضر همه سازمان‌ها بودجه‌هایی برای فضای مجازی دارند که اینها به طور موازی هزینه می‌شوند. مثلاً سایت خانه کتاب اشا که سایت مستقل است کسی حاضر نیست با این بودجه‌ها به آنها کمک کند. اگر به این فعالیت‌های مستقل هم کمک شود خیلی خوب است.


free b2evolution skin