21
شهریور

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و اعضای شورای‌عالی فضای مجازی

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای شورای عالی فضای مجازی، این شورا را مرکز اصلی سیاستگذاری آگاهانه، مسئولانه و مقتدرانه در خصوص فضای مجازی خواندند و با اشاره به گسترش روزافزون و پرسرعت پدیده عظیم و بی‌نظیر فضای مجازی تأکید کردند: باید با استفاده از تواناییها و استعدادهای جوان کشور و با سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دست دادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال در عرصه فضای مجازی، و حضور فعال و تأثیرگذار و تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم.

ایشان با اشاره به تأثیرگذاری گسترده فضای مجازی به عنوان یک قدرت نرم فوق‌العاده در عرصه‌های مختلف از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، سبک زندگی، ایمان، اعتقادات دینی و اخلاقیات، بر لزوم طراحی مناسب و دقیق برای حفظ حریم امنیت فکری و اخلاقی جامعه در این عرصه تأکید کردند و افزودند: لازمه حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی، «تمرکز در تصمیم‌گیری»، «جدیت در اجرا بدون از دست دادن زمان»، «هماهنگی میان دستگاهها» و «پرهیز از موازی‌کاری و تعارض» است.


رهبر انقلاب همچنین برنامه‌ریزی و حمایت دولت به‌ویژه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای گسترش صنایع مرتبط با فناوری ارتباطات را بسیار ضروری خواندند و تأکید کردند: گسترش این صنایع از طریق شرکتهای دانش‌بنیان، تأثیر بالایی در اشتغال‌زایی و تحول در اقتصاد کشور خواهد داشت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین از زحمات رئیس‌جمهور و اعضای قبلی شورای‌عالی فضای مجازی و دبیران فعلی و قبلی این شورا تشکر کردند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس‌جمهور و آقای مهندس انتظاری دبیر شورای‌عالی فضای مجازی گزارشی در خصوص اهمیت فضای مجازی و برنامه‌ها و اقدامات شورای‌عالی و مرکز ملی فضای مجازی در دوره اول مسئولیت ارائه کردند. همچنین آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه نکاتی در خصوص الزامات و اقتضائات مرتبط با فضای مجازی بیان کرد.


free b2evolution skin
نظر از: رحیمی [عضو] 

حج ناتمام
حاجی بار سفر بسته ای؟!
این لباس احرام مبارکت باشد…
چه زیبا برپیکر روحت نشسته است!
اما از تو می خواهم که عاشقانه هایت با خدا را با ما هم تقسیم کنی که سخت محتاجیم…
حاجی ! دلت سرشار از شوق پریدن است…خوشا به احوالت…
دلم می خواهد به تو بگویم اگر آرام تو را از نزدیکیهای غدیر عبور دادند و نامی از آن به زبان نیامد ،غمگین نشو و غصه نخور،بغض سنگینت را به سختی فرو ببر…این قوم کثیف سالهاست مشغول این پلیدی هایند…
تو در آسمان مدینه و در آن فضای غریبانه مظلومیت رسول الله ،غدیر را برای خودت تجسم کن و برای مظلومیت های تکرار شونده شیعه در تمام تاریخ ،آرام و بی صدا اشک بریز…
حاجی مواظب باش صدای گریه ات بلند نشود.گریه برای علی و فاطمه و حسن و حسین در شهر رسول الله جرم است و مجازات دارد.
اما به من بگو این اشک ها و این گریه های پر حرارت تو چه رازی داشت که لباس احرامت را معنای واقعی بخشید؟؟
چه سرّی در نجواها و ضجه های عاشقانه ات بود که فرشتگان کربلایی را به منا خواندی تا بالهای رحمتشان را برایت گشودند و سبکسار و همبال آنان پرکشیدی؟
لبیک تو در صحرای عرفات چقدر رنگ حسینی به خود گرفت که حسین وار پرکشیدی؟
عطر حسین در سایه جبل الرحمه چه خوش بر پیکرت نشست که حج را ناتمام رها کردی و با لبهای خشک و عطشان به دیدار محبوب شتافتی و تن عریانت چه حسین وار بر زمین ماند و مظلومانه و غریبانه ،نسل معاویه و یزید و شمر پیکر پاکت را لگدمال کردند.
بگو در قربانگاه عشق چه خواستی از محبوبت که هیچ قربانی دیگری جز خودت را نپذیرفت؟؟
آه که این نسل نحس و شوم چه خوب ارثیه بزرگ اجدادشان را حفظ کرده و سینه به سینه به اینجا رسانده اند.آنها که می توانستند با چند قطره آب زندگی را به هزاران نفر هدیه کنند چگونه خبیثانه جلوی چشم لب تشنگان با لئامت و پستی تمام آب سر می کشیدند و به حاجیان تشنه ای که نقش بر زمین بودند پوزخند می زدند .
آه… که “انسان لحظه ای نمی تواند خود را از این غم فارغ بداند”
می دانم که در صحرای عرفات اشکهای تمنایت برای ظهور مولایمان خاک مقدس آن زمین را سیراب کرده است.قبل از آنکه شهادت حسینی ات را از خدا بخواهی ،خواسته ای تا مولا هر چه زودتر از راه برسد و مقتدرانه زمین را از لوث وجود این نااهلان پاک کند.به امید روزی که جایگاه غدیر را به باشکوه ترین نقطه تاریخ تبدیل کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
دلنوشته از:رقیه رحیمی طلبه دانش آموخته

1394/07/11 @ 09:57
نظر از: رحیمی [عضو] 

مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» …

با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه ی امام مسموم حضرت باقر مظلوم (علیه السلام) بر شما و شیعیان آن حضرت

این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.

این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه ‏اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی می‏جوشید و از زبانش باران حدیث می‏بارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.

نمی‏دانم چرا سرنوشت اهل‏بیت ‏رسول صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم را با اشک و خون گره زده ‏اند؟

کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.

سر حسین علیه‏السلام را بر فراز نیزه‏ها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.
ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.

فقه، تا همیشه وام‏دار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.

و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشه‏ی بقیع، آرام گرفته ‏ای.(تبیان)

ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش

صلی الله علیک یا باقر العلوم (علیه السلام)

التماس دعا

1394/06/29 @ 19:39


فرم در حال بارگذاری ...