8- روشهای تحریف حقایق در رسانه ها + تصاویر
تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر (8)
روشهای تحریف حقایق در رسانه ها + تصاویر
اگرچه هر دروغی تلاشی برای فریب است، اما هر طرح فریبی الزاماً در حیطه ی دروغ نمی گنجد. چنانکه اگر کسی به جای ذکر ارائه ی عدد دقیق کشته شدگان یک حادثه، عامداً و در غیر مواردی که دسترسی به آمار دقیق وجود ندارد، حاصل جمع افراد کشته و زخمی را یکجا ارائه دهد، هر چند رقم مذکور مصداق فریب خواهد بود اما مسلماً غلط و دروغ نیست.
تکنیک های عملیات روانی در حوزه ی رسانه و خبر، قالب های ارائه ی هدفمند اطلاعات است که با هدف گیری ضمیر ناخودآگاه، ذهن مخاطب را به مسیر دلخواه سردمداران یک رسانه سوق می دهد.
متن حاضر که توسط پژوهشگر حوزه جنگ نرم، احمد قدیری ابیانه نگاشته شده، هشتمین شماره از مجموعه 9 گانه در این خصوص است که به نظر خوانندگان می رسد.
* اصل و استثناء در روایت: خصوصاً در دانشنامه ی ویکی پدیا به وفور از این ترفند استفاده شده و در حالی که ظاهراً دو روایت متضاد را برای رعایت بی طرفی و جامعیت آورده، یک روایت را اصلی و دیگری را استثناء وانمود کرده.
حالت اول: «ابوبکر جانشین پیامبر است و البته عده ای از مسلمانان اعتقاد به جانشینی علی [ع] دارند»، حالت دوم: «علی (ع) جانشین پیامبر است و البته عده ای از مسلمانان اعتقاد به جانشینی ابوبکر دارند».
[اصل در روایت: «ترانه موسوی فردی است که پس از دستگیری، تجاوز و شکنجه، به قتل رسید»، استثناء در روایت: «هر چند رسانه های حکومتی وجود چنین شخصی را تکذیب می کنند»]
* تخریب با تمسک به هزینه ی فرصت: هزینه ی فرصت (هزینه ی فرصت از دست رفته) اصطلاحی است اقتصادی که اشاره به این واقعیت دارد که با تخصیص منابع به یک فعالیت قتصادی، فرصت پرداختن به فعالیتی دیگر از دست می رود. بدین توضیح هیچ تصمیم اقتصادی، سیاسی و … نیست که مطلقاً دارای سود یا زیان باشد و از این رو همیشه راه برای تخریب و انتقاد باز است چرا که اگر در میان دو انتخاب، گزینه ی اول برگزیده شود، برای تخطئه ی آن می توان به معایب گزینه ی فعلی و مزایای گزینه ی بعدی تمسک جست و اگر گزینه ی دوم انتخاب گردد، با توسل به معایب آن و مزایای گزینه ی اول راه تخریب هموار است.
اعتماد ملی: «اظهارات رئيس جمهور در مورد برخي از مسائل که منجر به افزايش فشارهاي بين المللي بر ايران شده و يا ماجراي عجيب و غريب استقبال[!] رئيس جمهور از ملوانان انگليسي در کاخ رياست جمهوري ايران که منجر به جريحه دار شدن روح ملي ايران شد همچنين مشارکت رئيس جمهور در اجلاس شوراي همکاري خليج فارس که به گونه اي غيرقابل قبول و اهانت آميز نام خليج فارس با عنوان مجعول در آن اجلاس روي تابلو حک شده بود[!] از مواردي است که رئيس جمهور بدون تکيه بر کار کارشناسي و تجربيات گذشته شخصاً تصميم گرفته است و متاسفانه اين اقدامات هزينه هاي سنگيني را براي جمهوري اسلامي ايران داشته و فرصت هاي زيادي را تخريب كرده است». (20 اردیبهشت 88)
در یادداشت فوق، از یک طرف سیاست های ضد اسرائیلی “هزینه بر” و از طرف دیگر پرهیز از تنش بیشتر با دولت انگلیس در ماجرای آزادی ملوانان آن هم پس از تعهد کتبی این کشور در عدم تکرار موارد مشابه، “جریحه دارد شدن روح ملی” قلمداد شده؛ فارغ از تحریفاتی که در خصوص وجود نام مجعول (خلیج العربی) در شورای همکاری کشور های عربی خلیج (المجلس التعاون لدول الخیج العربیه) و نیز دروغ استقبال از ملوانان انگلیسی وجود دارد.
* تمرکز بر وجه مثبت یا منفی واقعه: به عکس مورد قبل که با تمسک به مزایای از دست رفته و معایب به دست آمده در مورد یک انتخاب قضاوت می شد، در این ترفند بدون قضاوت در مورد یک تصمیم یا واقعه، صرفاً برای تخریب یا تقویب یک موضع، بر وجه مثبت یا منفی آن تمرکز می شود.
«تمرکز بر هزینه های کشور (تحریم های آمریکا و شورای امنیت) در مورد پرونده ی هسته ای ایران»، «تمرکز بر آثار مثبت هدفمندی یارانه ها از قبیل کاهش اسراف نان و مصرف سوخت در قبال گرانی ها».
[وجه مثبت: کاهش نرخ تورم و افزایش رشد اقتصادی در سال 2013]
[وجه منفی: کاهش رشد اقتصادی در سال 2012]
[وجه مثبت: نفوذ پهپاد تا تأسیسات هسته ای دیمونا]
[وجه منفی: سرنگونی هواپیما توسط اسرائیل]
* مقصر نمایی: در بسیاری مواقع به یک مدیر یا دولت صرفاً با استناد به اینکه حادثه ای در زمان و یا در زیر مجموعه ی او رخ داده حمله می شود و این در حالی است که مدیر یا دولت مذکور یا اساساً ارتباطی به آن رخداد نداشته و یا با وجود تلاش ها، به دلیل موانع پیش رو توفق نیافته است. تفاوت این مورد با دو مورد قبل در این است که در “مقصر نمایی” اولاً تمرکز خبری بر “عامل” یک حادثه یا وضعیت است و ثانیاً نامطلوب بودن یک وضعیت مفروض بوده و به کار برنده ی این ترفند تنها در صدد تعیین مقصر است.
در ماجرای رو به خشکی نهادن دریاچه ی ارومیه، دولت نهم به صرف اینکه این واقعه در زمان تصدی او صورت می گرفت مورد حمله ی برخی رسانه ها بود، فارغ از اینکه مسبب این جریان، خاک ریزی بیش از اندازه ی دولت قبل برای برقراری اتصال میان دو طرف دریاچه بود.
* حرکت از پله ی دوم: بیان واقعه از میانه ی ماجرا؛ شروع روایت از یک واقعه بدون بیان ریشه و رعایت سلسه ی علت و معلولی آن.
رسانه های غربی اخبار “حمله ی جنگنده های اسرائیلی به نوار غزه” را در “پاسخ” به پرتاب موشک های حماس به شهرک های اسرائیلی ذکر می کنند و این در حالی است که پرتاب موشک های حماس، خود علت دیگری دارد و آن ربودن و یا ترور اعضای حماس توسط اسرائیل است.
[عدم اشاره به شلیک از داخل خاک سوریه در ابتدای درگیری خمپاره ای]
* دروغ بزرگ: دروغ بزرگتر عموماً باور پذیر تر است و ذکر جزئیات، آن را واقعی تر جلوه می دهد.
قصه ی مرگ “ترانه موسوی” با تمام جزئیات.
[سناتور مک کاتر: «نام این دختر ترانه موسوی است. این دختر در نزدیکی مسجد قبا دستگیر شده است؛ جایی که او درصدد رفتن به آرایشگاه بوده است. بعد از دستگیری ترانه، او تحت فشار قرار گرفته و توسط کسانی که او را دستگیر کرده بودند، مورد تجاوز واقع شده. بعد هم در حالی که بیهوش بوده به بیمارستان منتقل شده و در آنجا فوت کرده است. بدن ترانه بین کرج و قزوین پیدا شد که برای جلوگیری از کالبد شکافی سوزانده شده است. خانواده ترانه موسوی تهدید شده اند و از آنها خواسته شده سکوت کنند.»]
[… فرمانده ی این نیروها در برابر یکی از اعضای گارد که گفت “من هرگز مردم کشور خودم را نخواهم کشت"، به صورت او سیلی زد و او را تهدید به تشکیل دادگاه نظامی کرد …]
* دروغ اساسی: دروغی راهبردی که با طرح آن، از ذکر پی در پی دیگر دروغ ها بی نیاز می شویم.
دروغگو نامیدن صدا و سیما به دلیل نقش رسوا کننده ای که نسبت به دروغ های جریان فتنه و رسانه های معاند داشت، نمونه ی بارز آن است. همچنین تخریب “روحانیت” و بی نیازی از تخطئه ی تک تک مسئولان نظام، و نیز تمرکز بر “بی طرفی بی بی سی” و به تبع آن هموار شدن پذیرش تمام اخبار دروغ و جهت دار بی بی سی از مصادیق این ترفند است.
[اصول اخلاقی مورد ادعا توسط بی بی سی!]
سلام و عرض ادب
تشکراز شما بابت اخبار بسیار خوبتان با موضوع تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر واقعا مفید هستند.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب