17
فروردین

فراخوان « برای مادرم زهرا سلام الله علیها » خواهران طلبه وبلاگ نویس

 

برای مادرم زهرا سلام الله علیها

این روز ها آسمانِ چادرش را قطره های اشک ستاره باران کرده اند. این روز ها مادرم زهرا تر از همیشه است و نورش را در سراسر زمان و مکان می پاشد. حتی در قلبِ ظلمت ها. باران نور است دیگر. نگاه به کشتزار و شوره زار نمی کند. مادرم زهرا (س)، همه مان را دوست دارد. مادرم زهرا (س)، دلتنگ همه مان شده.
…………………………………………………………………………………………………
آمده ایم دوباره سینه هامان را پر از آه کنیم. دور تا دور، زیر بیرق هیئت وبلاگی بنشینیم. تا شاید مادر کمی کمتر آه بکشد. و کمی از آه های بی شمارش را به ما ببخشد. تا بلکه آه هایمان هم رنگ مادر شوند و با او بگوییم، از ولایت، از فدک، از کوچه پس کوچه های مدینه، از بحرین، از فلسطین، از انتظار …


برنامه به شرح زیر خواهد بود انشالله


در هیئت وبلاگی کوثربلاگ، هر وبلاگ نویس ،نوشته ای را هدیه می کند به بی بی فاطمه زهرا (س)
مطالب می تواند دلنوشته، شعر، مقاله، عکس، کار گرافیکی، نقاشی و یا هر اثر دیگری باشد و هیچ قالب محدودکننده ای وجود ندارد…
ذیل عنوان مطلب خود ذکر کنید : ” هدیه به بی بی فاطمه زهرا(س) ”


التماس دعا

 

 

 


free b2evolution skin
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(5)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
6 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.7 stars
(4.7)
نظر از: میعاد [بازدید کننده]
میعاد
5 stars

گرمای تابستان یا گرمای جهنم

باز هم تابستان داغ ! باز هم روز های فراغت و تفریح ! باز هم روزهای جدایی از امتحانات تازه داده شده و رفتن به مسافرت و …

باز هم گرمای طاقت فرسا و تحمل و صبر داغی و خشکی هوا !

هر بار که به خیابان میاییم تمام وجودمون از گرما مثل یه کوره داغ میشه !احساس می کنم دارم خفه میشم اما…

به دخترایی نگاه می کنم که با بولیز های آستین کوتاه و روسری هایی که فقط برای قایم کردن گل سرشون پوشیدن ! یا پسرایی که پیراهن هایی پوشیدن که تمام وجودشون رو به نمایش گذاشته و به

بهانه ی گرما اکثر دکمه هایشان را باز گذاشته اند ! و چشم هایی که گذرا یا عمدی شاهد این ماجرا هستند ! آن طرف تر چند تا خانم چادری و مانتویی ایستاده اند ! احساس می کنم از چادر ها و مانتوهایشان از این گرما داره بخار در میاد ، و چند تا پسر که محجوبانه لباس پوشیده اند ! از خودم می پرسم یعنی اینا گرمشون نمیشه ؟ اینا چه فرقی با هم دارند ؟ چه طور تحمل این گرما رو می کنند و این طور خودشونو می پوشانند !

یک دفعه یاد حرف یکی از دوستامافتادم که می گفت: (( امروز اگر به فکر گرمای تنم باشم ، فردا خجالت و پشیمانی را چه طور تحمل کنم ؟ جواب امام حسین و حضرت زینب رو چی بدم ؟ جواب شهدا رو چی بدم ؟))

گاهی یادمون میره ! گاهی همه چیز فراموشمون میشه ! گاهی خانم ها یادشون میره اگر شیعه هستند باید فاطمه وار و زینب وار باشند ! گاهی آقایون یادشون میره حجاب فقط برای خانم ها نیست ! گاهی یادمون میره که حجاب فقط حجاب پوشش نیست ! گاهی یادمون میره چشمامون باید کنترل بشن ! گاهی یادمون میره نگاه اول بی اراده ست اما مواظب نگاه های بعدی باید باشیم !

گاهی یادمون میره گرمای جهنم بیشتر از گرمای تابستان است!!!

” هدیه به بی بی فاطمه زهرا(س) “

1392/03/28 @ 22:37
نظر از: میعاد [بازدید کننده]
میعاد
5 stars

گرمای تابستان یا گرمای جهنم

باز هم تابستان داغ ! باز هم روز های فراغت و تفریح ! باز هم روزهای جدایی از امتحانات تازه داده شده و رفتن به مسافرت و …

باز هم گرمای طاقت فرسا و تحمل و صبر داغی و خشکی هوا !

هر بار که به خیابان میاییم تمام وجودمون از گرما مثل یه کوره داغ میشه !احساس می کنم دارم خفه میشم اما…

به دخترایی نگاه می کنم که با بولیز های آستین کوتاه و روسری هایی که فقط برای قایم کردن گل سرشون پوشیدن ! یا پسرایی که پیراهن هایی پوشیدن که تمام وجودشون رو به نمایش گذاشته و به

بهانه ی گرما اکثر دکمه هایشان را باز گذاشته اند ! و چشم هایی که گذرا یا عمدی شاهد این ماجرا هستند ! آن طرف تر چند تا خانم چادری و مانتویی ایستاده اند ! احساس می کنم از چادر ها و مانتوهایشان از این گرما داره بخار در میاد ، و چند تا پسر که محجوبانه لباس پوشیده اند ! از خودم می پرسم یعنی اینا گرمشون نمیشه ؟ اینا چه فرقی با هم دارند ؟ چه طور تحمل این گرما رو می کنند و این طور خودشونو می پوشانند !

یک دفعه یاد حرف یکی از دوستامافتادم که می گفت: (( امروز اگر به فکر گرمای تنم باشم ، فردا خجالت و پشیمانی را چه طور تحمل کنم ؟ جواب امام حسین و حضرت زینب رو چی بدم ؟ جواب شهدا رو چی بدم ؟))

گاهی یادمون میره ! گاهی همه چیز فراموشمون میشه ! گاهی خانم ها یادشون میره اگر شیعه هستند باید فاطمه وار و زینب وار باشند ! گاهی آقایون یادشون میره حجاب فقط برای خانم ها نیست ! گاهی یادمون میره که حجاب فقط حجاب پوشش نیست ! گاهی یادمون میره چشمامون باید کنترل بشن ! گاهی یادمون میره نگاه اول بی اراده ست اما مواظب نگاه های بعدی باید باشیم !

گاهی یادمون میره گرمای جهنم بیشتر از گرمای تابستان است!!!

1392/03/28 @ 22:36
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

بسم الله الرحمن الرحیم

مقاله پیرامون

فاطمه شناسی

در ابعاد

خانوادگی و تربیتی:
زهرای اطهر(س) در نقش مادری
زهرا اطهر(س) درنقش همسری
زهرا اطهر(س) در نقش فرزندی

محققین:

زهرا ضرابی – زهرا ناظریان

مدرسه ی الزهرا المرضیه(س)
پایگاه بسیج طلاب مکتب الزهرا(س) استان اصفهان
اردیبهشت 1390


چکیده:
باسلام وصلوات بر بانوی نمونه ی عالم که هرچه قدر قلم به دست بگیریم وبنویسیم کم است وبه این سادگی ها از عهده ی شناخت ایشان در این دنیا برنمی آییم ،باشد که خود هدایتگر ماباشد.
مباحث این مقاله در ابعاد خانوادگی وتربیتی عبارتند از :
زهرای اطهرسلام الله علیها در نقش مادری
زهرای اطهر سلام الله علیها در نقش همسری
زهرای اطهر سلام الله علیها در نقش دختری
ایشان در نقش مادری ،مادری نمونه بودند که با محبت فراوان به تربیت فرزندانشان میپرداختندوحتی قسمتی از تربیتشان وچیزهایی که میخواستند به آنها یاد دهند بر بازی با آنها بوده است.ایشان هرگاه خبرناگواری درمورد فرزندان خود میشنیدند سخت اندوهگین میشدند وبرای /انها دست به دعا می گشودند وحتی روزه هم میگرفتند.
ایشان در نقش همسری، همسری بی مثال بودند که بااحترام گذاشتن به نظر پدر وخدا بهترین همسر را برای خود برگزیدند.ایشان برای همسرش حضرت علی (ع)بسیار دلسوز ومهربان بودندوهمیشه با محبت های بی شائبه اش ایشان را در همه ی زمینه ها یاری کردند.ودر زندگی بهترین فرزندان دنیا را تربیت کردند ودر همه ی زمینه ها یار ویاور مولا وهمسر خود بودند؛
ایشان در نقش دختری ،برای پدر ومادرشان دختری فداکار ودلسوز بودند.دلسوزی ایشان برای پدرش به گونه ایی وبه حدی زیاد بوده که پدرش اورا ام ابیها یعنی مادر پدرش نامید.پیامبر چنان اورا دوست میداشت وبه اواحترام میگذاشت که حتی به هنگام ورود حضرت زهرا جلوی پایشان بلند میشدندواز روی اشتیاق به سمت ایشان می رفتند .

کلید واژه:
شناخت ،نمونه،زهرا،فاطمه،تربیت،خانواده،پدر،مادر،فرزند،دختر،احترام،علاقه.

مقدمه
عذر تقصیر به پیشگاه فاطمه(سلام الله علیها)
پیرامون شخصیت وجودی و مقام معنوی فاطمه مرضیه(علیها سلام) بسی کتاب ها نگاشته شده و فراوان سخن ها رانده شده است؛اما گویا اگر هزاران برابر آن نیز از قلمرو ذهن و اندیشه بشر به در آید و صورت گفتار یا نوشتار پذیرد،باز قطره ای باشد از اقیانوس بی کرانه فضیلت های حضرتش.
آری،اوج اندیشه اندیشمندان عالم را در غواصی به ژرفنای اقیانوس ناکرانمند کوثر،جز حیرانی و شیفتگی چاره ای نیست:
وهم،به اوجِ قُدسِ ناموس الاه،کی رسد؟ فهمِ که نعتِ بانوی خلوت کبریا کند؟
مگر آنکه الهامات ویژه الهی یاری گر اندیشه ها و ناطقه ها گردد تا بتوان قطره ای روح افزا از زلال بی مثال کوثر چشید و بر کام تشنه جان ها چشانید:
ناطقه ممرا مگر روح قدس مدد کند تا که ثنای حضرت سیده نثا کند.
جایی که عارفی چون حضرت امام،با آن عظمت علمی و مقام معنوی اش،از درک حتی گوشه ای از مقامات حضرت زهرا(علیها سلام)اظهار عجز و ناتوانی می کند و قلمرو خیال و عقل بشر را بسی فروتر از قله قدر و منزلت حضرتش معرفی می نماید،از دیگران چه برخواهد آمد:
آنجا که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد؟!
فاطمه زهرا(علیها سلام)زنی است که افتخار خاندان وحی بوده،چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد؛زنی که فضایل او هم طراز فضایل بی نهایت پیامبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بوده است.
هرکسی با هر بینشی درباره او گفتاری دارد،اما احدی از عهده ستایش او بر نیامده است؛چرا که احادیث رسیده از خاندان وحی به اندازه فهم مستمعان بوده است که دریا را درکوه ای نتوان گنجاند،و دیگران هرچه گفته اند به مقدار فهم خود بوده است؛نه به اندازه مرتبت او.
و چگونه درک و توصیف عظمت فاطمه برای احدی ممکن و میسور باشد،در حالی که به اوج مقام فنای فی الله رسیده،محو در اسما و صفات الهی گردیده و مظهر تام جمال و جلال خداوندی گشته است:
کیست زهرا؟مظهر کلّ الجمال کیست زهرا؟مظهر کلّ الجلال
کیست زهرا؟عاشق ذات خدا مظهر اسماء و اوصاف خدا
از اینرود پی بری به کنه ذات فاطمه لاهوتی،به همان اندازه بعید و دست نایافتنی است که آگاهی از ذات ربوبی. و همین است رمز این فرموده امام صادق(علیهه السلام) که درک کنهِ صفات پیامبر،امامان و مومنان حقیقی را،هم طراز درک کنهِ صفات خداوند،ناممکن و دست نایافتنی می فرمایند:
خلایق از پی بری به کنهِ صفت خداوند ناتوانند و همان سان که یارای رسیدن به گوهر صدف خدا را ندارند،از دریافت ژرفای صفت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز عاجز اند و همچنان از پی بری به کنهِ صفت پیامبر عاجزند،از درک ژرفای صفت امام نیز بی بهره اند و همانگونه که امام را چنان که باید نمی توانند شناخت،از شناخت حقیقت مومن نیز ناتوانند.
خرد آنگه تواند مدح او گفت که ره جوید به ذات پاک داور
وجودش،اصل خلقت راست مقصود نُمودش،ذات بی چون راست مظهر.
آری،فاطمه«مجهوله القدر» است؛همانگونه که«مخفیه القبر» است.
منزلت و قدر او مجهول ونهان است،همان سان که تربت و قبر او مخفی و پنهان است.او،از آن روی فاطمه نامیده شده است که مردمان از شناخت حقیقت او بسی جدا افتاده و دور مانده اند؛ اِنَّما سُمیَّت فاطِمَه،لاَنَّ الخَلقَ فُطِمُوا عَن مَعرِفَتِها .
باری،مقصود این نوشتار تنها عرض ادب وارادت به پیشگاه پر غظمت صدیقه طاهره(علیها سلام) می باشد و بس،وگرنه برترین پایه های اندیشه بشری از رسسیدن به ستیغ رفیع مقام معنوی اش بسی ناتوان و زیباترین کلمات در توصیف شأن والایش،بسی نارساست :
ما را کجا به کوی تو ممکن بود وصول کانجا خیال را نبود قدرت نزول
در وصف ذات پاک وکرامات بی حدت گردیده نطق،الکن وحیران شود عقول.

خلاصه ای از مقاله:
بخش همسر داری:
حالات معنوی فاطمه در شب ازدواج
شب ازدواج و آغازین لحظه‏های شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطره انگیز است بسیاری این لحظه‏های شیرین را به انواع گناه می‏آلایند
و فکر می‏کنند، هر گونه زشتی و پلیدی می‏تواند مجاز باشد.
باید دید که کاملترین الگوی بانوان جهان، حضرت فاطمه علیهاالسلام در شب عروسی چه حالاتی دارد؟ و زندگی مشترک با همسرش را چگونه شروع می‏نماید؟
امام علی علیه‏السلام شب عروسی، فاطمه‏ی زهرا را نگران و گریان دید. پرسید: چرا ناراحتی؟ پاسخ داد: قالت: تفکرت فی حالی و امری عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری فشبهت دخولی فی فراشی بمنزلی کدخولی الی لحدی و قبری فانشدک الله ان قمت الی الصلاة فنعبد الله تعالی هذه اللیلة پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم. به یاد پایان عمر و قبر خویش افتادم که امروز از خانه‏ی پدر به خانه‏ی شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت پس تو را به خدا سوگند می‏دهم که: بیا تا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم
شرم زهرا از خدا
چند روزى گذشت كه به خانه‏ى حضرت زهرا عليهاالسلام غذايى نرسيد، با اينكه بچه‏هاى زهرا عليهاالسلام سخت در فشار گرسنگى قرار گرفتند،و حضرت زهرا عليهاالسلام اندوخته غذايى خود را به آنها داده بود و خود گرسنه‏تر از آنها به سر مى‏برد، ولى ماجرا را به شوهرش نگفت.حضرت على عليه‏السلام نير با كمبود شديد مواجه شد، روزى صبح از فاطمه عليهاالسلام تقاضاى غذا كرد، فاطمه عليهاالسلام ماجرا را گفت.حضرت على عليه‏السلام فرمود: «پس چرا به من نگفتى تا به جستجوى غذا بپردازم؟»، فاطمه عليهاالسلام در پاسخ على عليه‏السلام چنين گفت:اِنى لَاَستحيى من اِلهى اَن تَكلف نفسك مالا تُقدر عَليه:«من از خدايم شرم كردم كه شما خود را بر چيزى كه مقدورت نيست به زحمت اندازى».عجيب اينكه على عليه‏السلام از خانه بيرون آمد و يك دينار از شخصى قرض گرفت و سپس براى خريدارى غذا حركت كرد، در راه «مقداد» را ديد كه او نيز بر اثر تهى‏دستى از خانه بيرون آمده بود، على عليه‏السلام همان يك دينار را به مقداد داد و خود با دست خالى به خانه بازگشت.
بخش فرزندی:
ولادت ملكوتى حضرت زهرا و نخستين سخن او
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روزجمعه بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت در مکه چشم به جهان گشودو محصول چهل شبانه روز عبادت و رياضت و عرفان عظيم و عميق رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله است،که یقینا این فطرت پاک برگرفته از غذای بهشتی و وراثت پاک بوده است.نخستين سخنى كه حضرت زهرا عليهاالسلام در همان روز ولادت به زبان آورد اين بود: «گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتا و بى همتا نيست، و پدرم رسول خدا است، و شوهرم سرور اوصياء است، و فرزندانم سرور نوه هاى پيامبرند». فاطمه عليهاالسلام در رشد و نمو، بى نظير بود، به طورى كه روايت شده: «اندازه ى رشد يك روز او برابر اندازه رشد يك ماه ساير كودكان بود
مثلث شخصيت حضرت زهرا
از نظر روانشناسى مسلم است كه: «سه اصل در تشكل شخصيت انسان- به خصوص در ده سال نخست عمر- نقش اساسى دارد: 1- وراثت2 - تربيت 3- محيط». در ميان اين سه اصل، اصل دوم، عامل مهمتر و فراگيرتر براى رشد و ترقى است،در رابطه با اين اصل، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تا آخر عمر، به حضرت زهرا عليهاالسلام توجه عميق و جدى داشت، به عنوان نمونه:
روزى حضرت زهرا عليهاالسلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله تقاضاى انگشتر كرد، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او فرمود: «آيا بهتر از انگشتر به تو نياموزم؟، هنگامى كه مشغول نماز شب شدى، از درگاه خدا تقاضاى انگشتر كن، كه تقاضايت روا مى‏شود».
فاطمه عليهاالسلام به اين دستور عمل كرد، صداى منادى حق را شنيد كه به او گفت: «انگشترى كه مى‏خواستى در زير جانمازت مى‏باشد».حضرت زهرا عليهاالسلام گوشه‏ى جانماز را بلند كرد، انگشتر ياقوت گرانبهايى را ديد، آن را برداشت و در انگشتش نمود و خوشحال شد، هنگامى كه همان شب به بستر خواب رفت و خوابيد در عالم خواب ديد كه در بهشت است، در آنجا سه قصر بى‏نظير بهشتى ديد، پرسيد، اين قصرها از آن كيست؟، گفته شد: «از آن فاطمه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله است»، فاطمه عليهاالسلام به گردش پرداخت، در ميان يكى از آن قصرها تختى را ديد كه به جاى چهارپايه، سه پايه دارد (و آن تخت با آن زيبايى روى سه پايه، متمايل شده است) هنگامى كه صبح شد، نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد و ماجراى خوابش را تعريف كرد، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با اين گفتار عميق، دخترش را موعظه و تربيت كرد:«اى فرزندان عبدالمطلب! دنيا هدف شما نيست بلكه آخرت و امور معنوى هدف شما است، وعده‏گاه شما بهشت است، شما را به دنياى فانى چكار؟«، آنگاه به فاطمه عليهاالسلام فرمود: آن انگشتر را به جاى خود (زير جانماز) بازگردان، فاطمه عليهاالسلام چنين كرد، و سپس خوابيد، در عالم خواب ديد به بهشت وارد شده، و در همان قصر گردش مى‏كند، كنار تخت آمد و آن را روى چهار پايه مشاهده كرد، از راز آن پرسيد، گفته شد: انگشتر را رد كردى، و اين پايه چهارم در جاى خود قرار گرفت و تخت به شكل آغاز خود برگشت.
بخش مادری:
آگاهی بخشی زهرا سلام الله علیهابه فرزند
حضرت زهرا سلام الله علیها از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدا را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را درفطرت لطیف آنها سرشت واز همان آغاز به آنها علم آموخت وآنها را برای کسب معارف، وتشویق در فراگیری آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن علیه السلام که هفت ساله بود می فرمود:"به مسجد برو، آنچه را ازپیامبر صلی الله علیه و آله شنیدی فراگیرو نزد من بیا وبرای من باز گوکن” حسن علیه السلام همین کار را می کرد و با سخنرانی شیرین خود، بیانات پیامبر را برای حضرت زهرا سلام الله علیها بیان می نمود، از این رو هر وقت علی علیه السلام واردخانه می شد، حضرت زهرا سلام الله علیها را حافظ آیاتی از قرآن که تازه نازل شده بود می یافت، می پرسید: این آیات وعلوم تازه رااز کجا دریافت کردی؟ می فرمودند:"از پسرت حسن علیه السلام” روزی علی علیه السلام درخانه مخفی شد، حسن علیه السلام وارد گردید و آنچه از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در مسجد شنیده بود در ضمن سخنرانی برای مادر تعریف کرد، ولی این بار در سخنرانی خود گیر می کرد، فاطمه علیها السلام تعجب کرد، حسن علیه السلام گفت: “ادرم شخص بزرگی سخن مرا می شنود وهمین موجب کندی زبان من شده است."، درهمین هنگام علی علیه السلام ازمخفیگاه بیرون آمد و پسرش را بوسید.
تربیت و شیوه های تربیتی فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه کلی
یکی ازمهمترین امتیازات اسلام از نظر قانون گذاری وسیره ی معصومین تکیه بر یک نظام خاص تربیتی به ویژه در محیط خانواده جهت تربیت و ساختن شریف ترین عنصر هستی یعنی انسان می باشد، حضرت زهرا سلام الله علیها و خانه ی او یکی از بزرگترین دانش گاه های انسان سازی است که با رعایت و ملاحظه ی همه ی جنبه های تربیتی والاترین و موفق ترین چهره های انسانی را در خود تربیت نموده و به جامعه ی بشریت ارائه داده است.
1- عامل وراثت: یکی از عوامل مؤثر در تکوین شخصیت و مجموعه ی خصلت های روحی روانی والدین می باشد. فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر المؤمنین علی علیه السلام به عنوان یک زوج شایسته، پرهیزگار، دانشمند، جهادگر، عقیده مند، متخلق به برترین اخلاقیات ومعنویات دارای شایسته ترین وعالی ترین عامل در وراثت هستند وبه همین دلیل درزیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام می خوانیم
اشهد انک نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها
2- انتخاب بهترین نامها:يكى از وظايف اوليه والدين در برابر فرزندان خود و يكى از هديه‏هاى ماندگار والدين به فرزند انتخاب نام نيكو و ارزشى براى آنهاست. حضرت فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏عليها در اين خصوص دقت و حساسيتى خاص داشت و نام فرزندان خود را از طريق هدايت‏گريهاى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله انتخاب مى‏نمود نامهايى كه حتى در معناى لفظى نيز زيبايى و ملاحت دارند مانند حسن و حسين، زينب (سلام اللَّه عليهم اجمعين)
3- عقیقه برای فرزندان: عقیقه یعنی قربانی کردن گوسفند(که در واقع نوعی بیمه نمودن سلامتی طفل به حساب می آید) و انفاق آن به نیازمندان.
4- گفتن اذان واقامه در گوش فرزندان: یکی زا سنتهای جاری درزندگی حضرت زهرا سلام الله علیها گفتن اذان واقامه درگوشهای فرزندان خود بود به خصوص اینکه این عمل مستحب اسلامی را به واسطه ی شخصیت ملکوتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم انجام می شد و ازهمان لحظه های اولیه سامعه فرزندان آنحضرت بانوای ملکوتی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آنهم اذکاری چون تکبیر، تهلیل و شهادتین نوازش می شد.
5-برخوردارنمودن فرزند از عواطف پاک و ناب مادری: انس بن مالک: بلال در نماز صبح تاخیر کرد و از آن باز ماند.پیامبر(ص) به او فرمود:
ما حبسک؟
فقال: مررت بفاطمة[ع] و هی تطحن و الصبی یبکی، فقلت لها:ان شئت کفیتک الرحی و کفیتنی الصبی، و ان شئت کفیتک الصبی و کفیتنی الرحی.
فقالت: «انا ارفق بابنی منک ». فذاک حبسنی.
قال: فرحمتها رحمک الله; (24).
چه چیز مانع آمدنت شد؟
عرض کرد: به فاطمه(ع) برخوردم که در حال دستاس کردن بود وپسربچه اش گریه می کرد. به او گفتم: اگر بخواهی من به جای شماعهده دار دستاس کردن می شوم و شما عهده دار بچه، و اگر هم بخواهی من بچه را نگه می دارم و شما دستاس کن.
فاطمه فرمود: «من از تو به پسرم مهربانتر و مناسبترم ». این کار، مرااز نماز اول وقت باز داشت.
پیامبر(ص) فرمود: پس تو به فاطمه(ع) مهربانی کردی، خداوند تو رارحمت کند.
نتیجه:
هدف ازنوشتن این مقاله حقی بود که از طرف حضرت فاطمه برگردن مابوده وهست.حضرت فاطمه تنها گوهر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است که در مقامش آیاتی نازل شده ووجود مطهرش مورد توجه قرار گرفته است.ایشان نگین درخشان خاندان پیامبرند.وپیامبر درباره ی ایشان فرمودندفاطمه پاره ی تن من است هرکس اورا بیزارد مرا آزرده است.هرروز کمالات انسانی در ایشان اوج میگرفت وپیامبر مشتاق تر از دیروز،در صفات والای انسانی ایشان سخن میگفتند این نشان از اهمیت والای فاطمه در نزد پدر وبالاخص در نزد خداست.واز این اشارات میفهمیم که کسی که موردتوجه ویژه ی خدا وپیامبرش قرار دارد باید ممتاز از بقیه باشد.باید بتوان ایشان را بعنوان الگویی در زندگی زنان وهمه ی انسان ها در همه ی ادوار دانست.باید برای شناخت حضرتش تلاش کرد وتا میتوانیم شخصیت خود را به شخصیت این بانوی بزرگوار نزدیک نماییم.باشد که این مقاله بتواند نوری هرچند کم در دل خوانندگان عزیز بخصوص خواهران ارجمند ایجاد نماید وسبب رضایت خاطر آن بانوی بزرگوار وپدر گرامیشان گردد.

” هدیه به بی بی فاطمه زهرا(س)*

1392/01/23 @ 11:34
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

ای قلم سر به گریبان به در آر منشأ ظلم و ستم را بنگار

بنویس آنچه گویم همه را غم و اندوه و دل فاطمه را

ثلمه ی دین مبین را بنویس حیدر خانه نشین را بنویس

کن عیان و بر در دیوار فلک که شد از قصد نبی دخت فدک

جمله ای از در و دیوار بپر س جمله ای از خود مثمار
بپرس
سخنی هم ببر از آتش و دود که روایت گر آن واقعه بود

بنویس ای قلم از خون جگر که شده فاطمه ملحق به پدر

نکند تاب نوشتن به تو نیست! نقل این فاجعه را غیر تو
کیست؟
نقل بنما و کنه آگه همه را که کنی خادمی فاطمه را

خواهرفاطمه قمیان
از طلبه های مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

” هدیه به بی بی فاطمه زهرا(س) “

1392/01/22 @ 14:20
نظر از: 313 [عضو] 

این روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است
باید بگویم گرچه معنا کردنش سخت است
لکنت گرفته پلک تو در بین آن کوچه
این راز سربسته ست افشا کردنش سخت است
چشمی که دست سنگی آن بی حیا بسته
مقداد می دانست که وا کردنش سخت است
دستی که بین کوچه ها از پا تو را انداخت
فهمید قدّ حیدری تا کردنش سخت است
حالا که داری خواهشی تابوت می خواهی؟
اسباب مرگ تو !؟ مهیّا کردنش سخت است
با غسل زیر پیرهن فکر علی بودی
زخم نود روزه تماشا کردنش سخت است
‹
داغ کبود کوچه ها آنقدر روشن بود
فهمید دست فتنه ، حاشا کردنش سخت است

1392/01/21 @ 17:13
نظر از: پاك طينت [بازدید کننده]
پاك طينت
3 stars

سلام خسته نباشيد طرح بسيار جالبي است و من براي اولين بار است كه مي خواهم در اين گونه طرح ها شركت كنم لطفا مرا راهنمايي كنيد در پناه حق

1392/01/19 @ 16:40
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام علیکم خدمت شما خواهران بزرگوارم!خلاقیت وابتکار زیبایی ست توفیق هر چه بیشتر شما و همه ی دوستان وبلاگ نویسم را از خدای بزرگ خواستارم.

1392/01/17 @ 23:06
نظر از: مرادی [عضو] 

سلام
طرح خیلی زیبایی است
انشاالله شرکت خواهم کرد
در پناه حق

اللهم عجل لولیک الفرج

1392/01/17 @ 16:22
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام

فراخوان خیلی جالبی ست، موفق و سربلند باشید.

1392/01/17 @ 09:42


فرم در حال بارگذاری ...